معماری – متریال – چین – انجمن – روستا – اجرا
چگونه معماری می تواند دموکراتیک باشد؟
جوهر دموکراسی، خود گردانی و خودمختاری مردم بر اساس حقوق خود است و ویژگی های آن در برابری و مشارکت نمایان می شود. اگر دموکراسی به معنای شیوه ای عادلانه تر از زندگی عمومی در معماری است، پس این شیوه زندگی وابسته به همگن سازی ساختار فضایی ساختمان با فضاهای عمومی باز، شفاف و از نظر عملکردی متنوع است. همچنین می توان استدلال کرد که تولد، حفظ و نابودی دموکراسی همگی در فضای عمومی رخ داده است.
رژیم دموکراتیک آتن در قرن ششم قبل از میلاد آغاز شد. میدان تبدیل به محل ملاقات، نمادی از سیاست دموکراتیک معماری شد. اگرچه با پیشرفت تکنولوژی دسترسی مردم به اجتماعات گستردهتر و راحتتر شده است، اما وجود فضای عمومی در شهر همچنان حیاتی است که بیانگر مطالبات فضایی حقوق عمومی شهروندان فراتر از شرایط اولیه بقا است و در خدمت یک کارکرد معنوی مهم بیان است. دموکراسی بنابراین، معماری چگونه دموکراتیک است؟ چگونه می توانیم به ماهیت عمومی معماری پی ببریم؟
1. همگن شدن فضا
هرمان هرزبرگ مفهوم هم ارزی فضایی را پیشنهاد کرد و معتقد بود که “سازمان فضایی نباید سلسله مراتب بین افراد را تقویت کند” و “ما حداقل می توانیم از تاکید بر سلسله مراتب اجتناب کنیم و آن را با ساختار فضایی جایگزین کنیم که سیستم برابری را اتخاذ کند.” مفهوم هم ارزی فضا به همگن سازی فضای واحد، حذف تقسیم بندی های سلسله مراتبی فضا و ایجاد یک محیط فضایی منصفانه و عینی اشاره دارد که انکارناپذیر سیاست دموکراتیک است. با انحلال حجم، مرز و مقیاس، همگن سازی فضا می تواند اختلاف سلسله مراتبی فضا را از بین ببرد و به برابری فضا دست یابد.