شورش کوبیسم علیه رئالیسم و هنر

رئالیسم کوبیسم

شورش علیه رئالیسم و هنر: چگونه کیوبیسم بر معماری مدرن تأثیر می گذارد

جنبش های هنری تاریخی و ویژگی های بصری آن ها به طور قابل ملاحظه ای زمینه را برای معماری امروزی هموار کرده است. سال هاست که معماران تکنیک ها و رویکردهای سبکی را قرض می گیرند تا ترکیب های معماری خود را ایجاد کنند و هر دو رشته را با هم ادغام کنند. کوبیسم که یکی از تأثیرگذارترین سبک های قرن بیستم است و به دلیل آزمایش با رویکرد هنری غیر بازنمایی اش به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است، شاید مهم ترین الهام معماری باشد.

همان طور که جنبش هنر رادیکال این مفهوم ریشه دار آن زمان را رد کرد که هنر باید طبیعت را تقلید کند، معماران خود را به دنبال کت و شلوار و طراحی سازه هایی پیدا کردند که ویژگی های آوانگاردیستکوبیسم را قرض می گیرند و ساختمان هایی را ایجاد می کنند که تا به امروز به عنوان نشانه های نمادین عمل ایستاده اند.

اولین بار در اوایل قرن بیستم اختراع شد، کوبیسم به عنوان یک «رویکرد جدید انقلابی برای نمایندگی واقعیت» در نظر گرفته شد که برای اولین بار در نقاشی های هنرمندان مشهور پابلو پیکاسو و ژرژ برک در سال ۱۹۰۷ در پی کار گذشته نگر پل سزان در سالن داتون در همان سال دیده شد.

اعتقاد بر این است که اصطلاحات این سبک برای اولین بار توسط منتقد هنری فرانسوی لویی واوکسلس تأسیس شده است که برخی از نقاشی های ژرژ براک در سال ۱۹۰۸ را «کاهش همه چیز به «رئوس هندسی، به مکعب» توصیف کرده است. این جنبش در دو فاز متمایز توسعه یافت: توله گرایی تحلیلی (۱۹۰۸ تا ۱۹۱۲)، و توله گرایی مصنوعی (۱۹۱۲ تا ۱۹۱۴)، جایی که آثار هنری اول هواپیماها و خطوط در هم تن های جهش یافته را در بر می گرفت و دومی کاتوت ها، اشکال و رنگ های روشن کلاژ مانند را برجسته می کرد.

رئالیسم کوبیسم
رئالیسم کوبیسم

رویکرد کوبیسم دیدگاه های مختلف اشیاء را در درون یک قاب ترکیب کرد و در نتیجه قطعات هنری که تکه تکه و انتزاعی به نظر می رسد. هنرمندان کوبیست به جای استفاده از تکنیک های سنتی سه بعدی و چشم انداز خطی برای ایجاد توهم عمق چشم انداز، با هواپیماهای دو بعدی آزمایش کردند تا دیدگاه های متفاوتی را در یک زمان نشان دهند که به ویژه پس از ظهور هنر رناسانس در آن زمان رویکردی آوانگاردیست محسوب می شد.

سوژه های این نقاشی ها و مجسمه ها به شکل های انتزاعی تکه تکه، ساده و دوباره جمع شده بودند و از دیدگاه های متعدد به عنوان وسیله ای برای نشان دادن موضوع در زمینه ای بیشتر با استفاده از برس کاری تک وجهی و یکنواخت به تصویر کشیده می شدند.

دستیابی به موفقیت جنبش با نقاشی جنجالی پابلو پیکاسو Les Demoiselles d’Avignon در سال ۱۹۰۷ آغاز شد، جایی که چهره های انسانی با پالت جهش یافته تحریف و نقاشی شدند که پس از آن به ویژگی های کلیدی سبک تبدیل شد. کمی بعد برک از تکنیک های مشابهی در مجموعه ای از نقاشی های منظره ای در سال ۱۹۰۸ استفاده کرد و درختان و کوه ها را به عنوان مکعب سایه دار و هرم، شبیه اشکال معماری، رندر کرد.

پیکاسو و برک در سال ۱۹۰۹ همکاری نزدیکی تشکیل داد، به طوری که پیدایش آن ها تشخیص کار هر یک را در مقطعی سخت کرد. اگرچه هر دو هنرمند در طول دوران حرفه ای خود به طور مداوم آثار هنریکوبیستی را خلق کردند، اما «جنبش دو مرد» فراتر از جنگ جهانی اول به طول انجامید.

رئالیسم کوبیسم

رویکرد سبکی کوبیسم بر شیوه ای که معماران محیط ساخته شده را نیز می دیدند تأثیر گذاشت و در نتیجه آینده گرایی، داداییسم، سوررئالیسم، ساخت گرایی، آرت دکو و د استیجل را تحت تأثیر قرار داد تا چند نفر را به عنوان پاسخی به جنبش هنری نامیدند.

این جنبش که در آن زمان بسیار بحث برانگیز بود، در دهه ۱۹۱۰ به سرعت در سراسر اروپا گسترش یافت. معماران کلمات کلیدی و ویژگی های توله ای مانند «اشکال وجهی، ابهام فضایی، شفافیت، ضرب و انتزاع» را قرض گرفته و آن ها را به معماری ترجمه کرده اند.

فرم های سه بعدی با استفاده از اشکال هندسی ساده شکسته، ژوکستائال و ابرمطرب شدند و شفاف ساختند تا با حفظ یک رابطه فضایی و بصری به یکدیگر نفوذ کنند. این رویکرد سبکی از سال ۱۹۱۲ در معماری مدرن بسیار برجسته شد، همان طور که در لا مایسون کیوبیست توسط ریموند دوچمپ-ویلیون و آندره مار و همچنین پروژه های پیتر بهرنس و والتر گروپوس دیده شد

رئالیسم کوبیسم
رئالیسم کوبیسم

ساختمان های الهام گرفته از کوبیست با چشم انداز خود را افزایش خطوط تیز و مکعب، پنجره های بی خط متمایز بودند، خدمت به عنوان یک تناقض به آنچه معماری قرار بود به نظر می رسد. این رویکرد انقلابی، «سنت سرپیچی» ارتباط خود را در زمینه معماری بیشتر تثبیت کرد. ایده های فیلیپو تاماسو مارینتی بر معماری آوانگارد تأثیر داشت.

جنبش د استیجل اصول بصری نئوپلاستیکیسم را به کار گرفت که توسط پیت موندریان توسعه یافت که از کارکوبیست در پاریس الهام گرفته بود.

در سال ۱۹۱۸ لو کوربوسیر می خواست سبک خود را از کوبیسم خلق کند، و آن را به معماری ترجمه کند. بین سال های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۲ معمار بر نظریه و نقاشی پوریست تمرکز کرد و در سال ۱۹۲۲ استودیویی را در پاریس افتتاح کرد که مطالعات نظری او در پروژه های معماری پیش رفت.

برخی از برجسته ترین پروژه های توله توسط معمار ساختمان مونتاژ و نوتردام دو هاوت، Ronchamp بودند، که در آن دومی جزئیات متمایزی از پابلو پیکاسوس ‘گورنیکا’ داشت. کیوبیسم همچنین جنبش دکونستروکتیستی را تأسیس کرد که در کریستال در موزه رویال انتاریو، تورنتو توسط دانیل لیبسکیند و سالن کنسرت والت دیزنی اثر فرانک گهری دیده می شد.

رئالیسم کوبیسم

در ابتدا ساختمان های توله ای با آجر ساخته می شدند که برش آن ها به شکل های هندسی دشوار و پرهزینه بود. چند سال بعد بتن جایگزین آجرها به عنوان ماده اصلی انتخاب شد از آنجا که می توان آن را به هر شکل هندسی ریخت و به آن لبه ای در صنعت داد.

در فضای داخلی پروژه ها، معماران با شکل پویای ساختار به چالش کشیده شدند و پیدا کردن مبلمانی را که می توانستند با هویت سبکی ساختمان ها جا شوند، دشوار می کردند. با این حال، این موضوع بعدها با ایجاد مبلمان توله ای حل شد، سبکی که در فرانسه، آلمان، هلند و چکسلواکی بسیار محبوب بود.

رئالیسم کوبیسم
رئالیسم کوبیسم

در دوران مدرن دهه ها بعد، رویکرد کوبیسم در معماری و طراحی مینیمالیسم به ویژه با استفاده از شبکه دیده شد. در زمینه معاصر امروز، جنبش بیشتر به رویکرد «شکستن پارادایم» خود و چگونگی به چالش کشیدن پایه های رنس و هنر سازی تاریخی اشاره می شود.

نویسندگان :
پریا سید جواد جواهری 
امید کامیاب شندی 

فهرست